ادامه کتاب‌ها

ایجاد کسب و کاری که نمی‌شود از آن دل کند

نگاهی به کتاب قلاب

اگر با کسب‌وکارهای نوپا و اکوسیستم کارآفرینی آشنایی چندانی داشته باشید، احتمالاً متوجه شده‌اید که اغلب این استارتاپ‌ها روز و شب تلاش می‌کنند تا محصول و خدمتی درخور مشتری را تولید کرده و جایی برای خود در این بازار پرازدحام باز کنند؛ اما سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که ما به عنوان مدیر و صاحب کسب‌وکار محصولی را طراحی و روانه بازار می‌کنیم که خودمان می‌پسندیم یا اینکه به نیازها و سلایق مشتری هم فکر می‌کنیم؟ آیا عادت‌های مخاطبان و اهرم قوی تأثیرگذاری همین عادت‌ها بر انتخاب محصول و استفاده از آن را مدنظر قرار می‌دهیم؟

کتاب قلاب نوشته نیر ایال حاصل تجربیات، مشاهدات و تحلیل‌هایی است که در فضای واقعی کسب‌وکار و عمدتاً درباره محصولات اینترنتی انجام شده‌اند. مفهوم قلاب شدن در این کتاب فصل مشترک حوزه‌های روانشناسی، فناوری و کسب‌وکار است که به مدد آن نویسنده می‌کوشد نشان دهد که چگونه برخی از محصولات فناورانه در فضای پرتلاطم و پر از تغییر کسب‌وکارهای امروزی توانسته‌اند با شناخت عادت‌های مشتریان، موفقیتی شگرف به دست آورند. به قول نویسنده کتاب، محصولاتی مانا می‌شوند که نخست ویتامین و سپس مسکنی برای مخاطب باشند.

رویکرد کتاب قلاب

رویکرد این کتاب داستانی نیست اما با استفاده از مثال‌های متعدد و نمونه‌های موردی، فرایند آموزشی را تا حد زیادی تسهیل کرده است. نویسنده سعی دارد تا فرایند قلاب شدن را از طریق تعریف مجزای مراحل آن به مخاطب بیاموزد. عناصری چون محرک، اقدام، پاداش و سرمایه‌گذاری هرکدام به تفصیل توضیح داده شده و سعی می‌شود تا آموزه‌های آن از طریق بیان نمونه‌های موردی تثبیت شود. در انتها نیز راهنمایی وجود دارد که به شما می‌گوید آنچه فراگرفته‌اید در کجا می‌تواند کمکتان کند.

هدف نویسنده از نگارش کتاب

هدف نویسنده از نگارش این کتاب، حساس کردن و هوشیار کردن صاحبان کسب‌وکار به نیازها و عادت‌هایی است که حتی خود مشتریان نیز از آن خبر ندارند اما کاملاً ناخودآگاه نسبت به انها متعهد هستند. شما با دانستن این عادات کلیدی، برگ برنده را در دست خواهید داشت و می‌توانید کسب‌وکاری راه بیندازید که مخاطب را شب و روز با خود درگیر کند.

برای کسب‌و‌کارهای آنلاین و آفلاین

ممکن است با خود بگویید فرایند ایجاد عادت می‌تواند تنها برای شرکت‌های آنلاین مؤثر واقع شود اما نکته‌ای که باید بدان توجه کرد این است که: هر کسب‌وکاری نیاز به ایجاد عادت در کاربرانش ندارد اما هر کسب‌وکار عادت سازی، نیاز به فرایند قلاب دارد. بسیاری از شرکت‌ها با وجود تلاش زیاد برای عادت سازی شکست می‌خورند، زیرا عدم استفاده از مدل قلاب، شما را از درک روان‌شناسانه مصرف‌کننده و بررسی تجربیات آن‌ها بازمی‌دارد.

ممکن است با خود بگویید فرایند ایجاد عادت می‌تواند تنها برای شرکت‌های آنلاین مؤثر واقع شود اما نکته‌ای که باید بدان توجه کرد این است که: هر کسب‌وکاری نیاز به ایجاد عادت در کاربرانش ندارد اما هر کسب‌وکار عادت سازی، نیاز به فرایند قلاب دارد. بسیاری از شرکت‌ها با وجود تلاش زیاد برای عادت سازی شکست می‌خورند، زیرا عدم استفاده از مدل قلاب، شما را از درک روان‌شناسانه مصرف‌کننده و بررسی تجربیات آن‌ها بازمی‌دارد.

چه زمانی می‌توانیم ادعا کنیم که محصولات عادت سازی ایجاد کرده‌ایم؟ این عادت‌ها از کجا پیداشده‌اند؟

در قسمتی از کتاب آمده است که: «تولید محصولی که به اعتقاد طراحش زندگی کاربر را بهبود نمی‌دهد و به درد خود طراح هم نمی‌خورد عین استثمار است. اگر فرد نوآور از صمیم قلب باور داشته باشد که محصولش بهبود شگرفی در زندگی افراد و پیش از همه خودِ طراح، ایجاد می‌کند، آن‌وقت راهی جز به‌پیش تاختن وجود ندارد».

وقت آن رسیده است که کارآفرینان و طراحان به جای پرسیدن «چه مسئله‌ای را باید حل کنم؟» از خودشان بپرسند «چه مسئله‌ای را دوست داشتم کسی برایم حل کند؟» مطالعه نیازهای خودتان می‌توان نتایج خارق‌العاده‌ای داشته باشد.

درنهایت اینکه قلاب نوشته شده تا ماندگاری را به شما آموزش دهد. روش‌های سنتی را رها کنید، دست از تبلیغات بیهوده بکشید و برای یک‌بار هم که شده خودتان را جای مشتری بگذارید و داستانی از زبان آن‌ها بنویسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *