مسیر مطالعه کتاب‌های نوآوری

این کتاب درمورد کشف و باور خلاقیتی است که در وجود همۀ افراد فارغ از شغلشان وجود دارد. تام و دیوید کلی در این کتاب به خوانندگان می‌گویند که خلاقیت ذاتی یا منحصربه هنرمندان نیست و از این باور به عنوان «افسانۀ خلاقیت» نام می‌برند. در مقابل افسانۀ‌خلاقیت، خودباوری در خلاقیت وجود دارد. یعنی باور به این موضوع که در وجود همۀ ما خلاقیتی وجود دارد که در انتظار پرورش یافتن و رشد است.

«نوآفرینی یعنی رفتن به راهی که کمتر کسی در آن گام نهاده است، با هدف پیشتازی در ایده‌های جدیدی که برخلاف عادت مرسوم است اما در نهایت به نتیجۀ بهتری می‌انجامد.» این کتاب به شما کمک می‌کند تا در وجودتان پتانسیلی بیشتر از آن‌چه که خودتان می‌بینید پیدا کنید. آدام گرانت در این کتاب سعی دارد تا به شما کمک کند موانعی که بر سر راه نوآوری و خلاقیتتان قرار گرفتند را کنار بزنید، به ایده‌های نوآورانۀ خود باور داشته باشید و برای عملی کردن آن‌ها تلاش کنید. هنگام مطالعۀ‌ این کتاب مثال‌های زیادی از افرادی را می‌خوانید که وجود موانع زیاد مانع از بروز نوآوری آن‌ها و عملی کردن ایده‌های خلاقانه‌شان نشده است و درست به همین دلیل در حال‌حاضر صاحب کسب‌وکارهای معتبر و پرسودی هستند.

چرا بعضی از ایده‌ها در یاد افراد می‌مانند اما بعضی دیگر فراموش می‌شوند؟ نویسندگان این کتاب با بررسی تعداد زیادی از ایده‌های ماندگار به شش ویژگی مشترک در آن‌ها رسیده‌اند. یک ایدۀ‌ ماندگار به طور خلاصه داستانی است ساده، ملموس، غیرمنتظره، معتبر و احساسی که ذهن و احساس مخاطب را درگیر می‌کند. هر فصل این کتاب به بررسی یکی از شش ویژگی ایده‌های ماندگار می‌پردازد.

داستان گفتن و شنیدن از ویژگی‌های انسان‌هاست و برندهای داستانگو، اگر از این ابزار به‌درستی استفاده کنند، می‌توانند از سطح عرضه‌کنندۀ محصول یا خدمت فراتر بروند و وارد تعامل احساسی با مشتریان و جامعه شوند؛ چیزی که خواسته و آرزوی بسیاری از برندهاست. کتاب «قدرت داستان‌گویی در کسب‌وکار» هم دقیقاً دست روی همین موضوع گذاشته است و توضیح می‌دهد که چرا داستان‌گویی قدرت تغییر نحوۀ اندیشیدن، احساس کردن و رفتار کردن افراد در کسب‌وکار را دارد و چگونه می‌توانید خودتان از این قدرت استفاده کنید.

نوآوری به این معنا نیست که محصولات خلاقانه‌ی زیادی تولید کنید و امیدوار باشید بر حسب تصادف یکی از آن‌ها با استقبال روبرو شودبلکه باید کالایی تولید کنید که از قبل می‌دانید مشتریان مجذوب آن خواهند شد. این کتاب دربارۀ ارائۀ‌ خدمات و محصولاتی است که مشتریان نه تنها برای خرید آن‌ مشتاقند بلکه حاضرند برای آن پول بیشتری هم پرداخت کنند. کتاب نظریۀ کارها می‌گوید به جای تکیه بر بخت و اقبال با بررسی دقیق آن چه که مشتریان به آن نیاز دارند محصولاتی تولید کنید که برای شما سودآور باشند. اگر بدانیم چرا مشتری‌ها به فلان انتخاب دست می‌زنند آن‌وقت می‌توان از قبل پیش‌بینی کرد که مشتریان بیشتر مشتاق چه چیزی هستند.

نوآوری در دنیای امروز یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. کسب‌وکارها برای حفظ جایگاه خودشان دردنیای پررقابت امروز نیاز به نوآوری دارند. نکتۀ‌ مهمی که باید دربارۀ نوآوری بدانیم این است که نوآوری فقط محدود به محصول یا خدمتی که ارائه می‏‌کنید نیست‎؛ بلکه می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد. نوآوری می‌تواند در بخش کوچکی از فرایند سازمان اتفاق بیفتد اما باعث تغییرات چشمگیری شود. این کتاب، ده‌گونۀ‌ متفاوت نوآوری را معرفی می‌کند که سازمان‌ها می‌توانند به کار بگیرند. هدف نویسندگان این کتاب تبدیل نوآوری به رویکردی باقاعده و تغییر وضعیت این رشته از هنری رمزآلود به دانشی منظم‌تر است که توسط افراد و مشاغل مختلف قابل استفاده باشد.

اگر مدیران مانند طراحان فکر می‌کردند چه تغییری در کسب‌و‌کارشان ایجاد می‌شد؟ تفکر طراحی یا به عبارتی هم‌چون طراحان اندیشیدن رویکردی اساسا متفاوت نسبت به تفکرهای تحلیل مرسوم است که معمولا در کسب‌و‌کارها به کار گرفته می‌شوند. درواقع این نوع تفکر به مدیران کمک می‌کند تا چیزها را همان‌گونه بسازند که مشتریان دوست دارند. مدیرانی که مانند طراحان فکر می‌کنند خودشان را جای مشتریان می‌گذارند، برای خلق چیزی تلاش می‌کنند که ممکن است در حال‌حاضر وجود نداشته باشد و با صبوری مسیر طراحی یک خدمت یا محصول جدید را چندین بار تکرار می‌کنند.

نوآوری باز موضوعی است که اولین‌بار توسط هنری چسبرو مطرح شد. نوآوری باز به ضرورت تبادل اطلاعات، فناوری‌ها و دانش شرکت‌ها و کسب‌و‌کارها با یک‌دیگر اشاره دارد. صاحبان کسب‌و‌کارها نباید از تعیین اهداف بزرگ بترسند حتی اگر دارایی‌ها، توانایی‌ها و دانسته‌های آن‌ها برای تحقق این اهداف کافی نیستند. زیرا شرکت‌ها می‌توانند درهایشان را به روی هم باز کنند و از نتایج و دستاروردهای یک‌دیگر بهره ببرند. چسبرو در کتاب نتایج نوآوری‌باز به این موضوع پرداخته است که موانع اجرای نوآوری باز برای شرکت‌ها چیست و چرا هنوز با گذشت دو دهه از به کارگیری نوآوری باز هم‌چنان دستاورد شرکت‌ها با حالت ایده‌آل فاصله دارد؟