در نشست سازمان انسانسالار چه گذشت؟
30 فروردین 1404
در 18 بهمن 1403 با همکاری اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران نشستی برگزار کردیم. این نشست پیرامون کتاب سازمان انسانسالار نوشتۀ گری همل و میکله زانینی برگزار شد که توسط آقای ابراهیم ایراننژاد ترجمه شده و در سال 1403 به چاپ رسیده است.
سازمان انسانسالار
در سازمان انسانسالار نباید به انسانها به چشم منبع نگریست. هدف در این نوع سازمان انطباق نیست، بلکه به حداکثر رساندن مشارکت است. انسانسالاری هفت اصل اساسی دارد که کتاب به طور مفصل به هرکدام میپردازد.
در سازمان انسانسالار تشویق میشوید که مهارتهایتان را بپرورانید و چالشهای جدیدی را به عهده بگیرید. همچنین این فرصت را دارید که به شکلگیری استراتژی و مسیر حرکت سازمانتان کمک کنید. اما متاسفانه این شرایط برای اکثر کارمندان صدق نمیکند و سازمانها اغلب در قبال افراد درونشان خلاق و انعطافپذیر نیستند. بوروکراسی با قدرت اقتدارگرایانهاش و قوانین خفقانآورش مقصر این اوضاع است.
کتاب سازمان انسانسالار
کتاب سازمان انسانسالار در چهار بخش نوشته شده است. در بخش اول کتاب نویسندگان به بیان مشکلاتی که بوروکراسی ایجاد کرده است میپردازند. در بخش دوم دربارۀ دو شرکت اعجابانگیز که انسانسالاری را در عمل به کار بستهاند میخوانیم. در بخش سوم کتاب با هفت اصل محوری سازمان انسانمحور مثل شایستهسالاری، جامعه، آزمایشگری و تناقض آشنا میشویم و مثالهایی از هر کدام میبینیم. در نهایت در بخش چهارم کتاب به چالشهایی که در مسیر انسانسالاری وجود دارند میپردازیم.
مروری کوتاه بر نشست کتاب سازمان انسانسالار
این برنامه در دو بخش برگزار شد؛ در بخش اول آقای ایران نژاد (مترجم کتاب) به معرفی کتاب و نویسندگان آن پرداختند. در بخش بعدی آقای نخجوانی (مدیرعامل شرکت مکس امید) و آقای کمالیان (مشاور منابع انسانی و مدیرعامل شرکت پوینده دهکده جهانی) ارائهای از مطالب کتاب داشتند و آقای محمد فاضلی (جامعهشناس، تحلیلگر و نویسنده) درباره کتاب صحبت کردند. پیش از شروع بخش دوم نشست، ویدئوی اختصاصی آقای گری همل که ایشان برای انتشارات آریاناقلم ضبط کردهاند پخش شد. (تماشای ویدئوی اختصاصی آقای گری همل)
در بخش دوم، پنل گفتگو با حضور سرکار خانم مهندس پریناز طاهباز (مدیرعامل شرکت مهندسین مشاور ناموران) و آقایان وفاعلی کمالیان، دکتر احمدرضا نخجوانی، دکتر محمد فاضلی و دکتر شاهین جعفری (بنیانگذار و مدیرعامل گروه روما، فعال کسبوکار) برگزار شد.
همچنین، در این نشست اعضای پنل تجربههای واقعیشان از دل کسبوکارهای مختلف و و فضای واقعی کسبوکار و سازمانهایی مثل شاتل و شرکت مهندسین مشاور ناموران را به عنوان نمونههای واقعی و بیرون از کتاب بیان کردند که یکی از نقاط متمایز این نشست بود.
بررسی کتاب سازمان انسانسالار از نگاه مترجم
در ابتدای نشست آقای ابراهیم ایراننژاد (مترجم کتاب) تجربهشان از چالشهایی که در فرایند ترجمه با آن روبرو شدند را با مخاطبان به اشتراک گذاشتند. و بیان کردند: «ترجمۀ این کتاب کار سادهای نبود، به خصوص اینکه کتاب دو نویسنده داشت و گاهی تفاوت قلم آنها بسیار آشکار بود اما خوشبختانه من این اقبال را داشتم تا از خواندن ایدههای گری همل و ترجمه کردن این کتاب لذت ببرم و این موقعیتی است که شاید برای کمتر مترجمی در حین ترجمۀ سفارشی یک کتاب پیش بیاید.»
آیا میتوان انسانسالاری را در سازمانهای کوچکتر هم اعمال کرد؟
آقای ابراهیم نژاد توضیح دادند چون گری همل بوروکراسی یا دیوان سالاری را در مقابل انسانسالاری گذاشته، ممکن است فکر ما به سمت سازمان های بزرگ برود، هرچند در سازمان های کوچکتر هم میشود انسانسالاری را اعمال کرد.
ایشان ادامه دادند که مخاطبان کتاب محدود به مدیران سازمانهای بزرگ یا سیاست گزاران در حوزههای مختلف کاری نیستند و کارمندان مجموعهها هم اگر کتاب را بخوانند بسیار مفید خواهد بود و آگاه میشوند که تغییر رویکرد به سوی انسانسالاری میتواند مفید و کارآمد باشد و بدین ترتیب آگاهی و مطالبهگری کارمندان از مدیران مجموعهها در این زمینه افزایش پیدا میکند و میتوانیم شاهد اجرای انسانسالاری در سازمانهای کوچکتر هم باشیم.
انسانها سازمان بد را ترک نمیکنند، مدیران بد را ترک میکنند
آقای نخجوانی اشاره کردند که تقریباً در تمام طول کتاب دربارۀ تفاوت رهبری و مدیریت صحبت میشود، و میدانیم امروز صحبت دربارۀ این موضوع بسیار زیاد است. مدیران بوروکرات کسانی هستند که روی فرایندها و مقررات تمرکز میکنند در حالی که مدیران انسانمحور روی توانمندسازی، اعتماد، انگیزهدهی و الهام بخشی تمرکز میکنند. دلبستگی کارمندان هم بسیار زیاد تحت تأثیر همین فضای انسانسالار و کیفیت رهبری سازمان است. ایشان یادآوری کردند که انسانها سازمان بد را ترک نمیکنند، مدیران بد را ترک میکنند. در همین زمینه موسسۀ گالوپ تحقیق جهانی مفصلی انجام داده است که نشان میدهد بیش از پنجاه درصد انسانهایی که کارشان را ترک میکنند تحت تأثیر عملی که مدیرشان انجام داده است یا انتظاری که از سمت مدیرشان برآورده نشده است این تصمیم را گرفتهاند.
و سپس مروری داشتند بر تعریف رهبری از نظر برخی انسانهای مهم مثل استیو جابز.
مهمترین ارکان انسانسالاری
آقای نخجوانی علاوه بر اشاره به ارکان مهم انسانسالاری که در کتاب اشاره می شود از مهمترین داشتههای یک رهبر که دانش، مهارت و نگرش است صحبت کردند. از نکاتی که آقای نخجوانی به آن اشاره کردند این بود که در میان مهارتهای اصلی مورد نیاز رهبری خوب، مهمترین مهارتی که متأسفانه کمبودش هم حس میشود و بسیار مورد نیاز است مهارتهای ارتباطی هستند. برای تأکید بر اهمیت مهارتهای ارتباطی در کیفیت رهبری، آقای نخجوانی به آمار و نتایج تحقیقات و مطالعاتی که در مدرسۀ کسبوکار هاروارد انجام شده اشاره هایی کردند که به طور مثال در این تحقیقات میبینیم که اولین ویژگی مهم در رهبری ایدهدهنده و الهامبخش بودن و دومین ویژگی درستکاری و صداقت یک رهبر است که از ویژگیهای مهارتهای ارتباطیاند.
توصیههایی برای حرکت به سوی سازمان انسانسالار
رسیدن به خودآگاهی، فروتنی، مروج کار گروهی بودن و توجه به همۀ جنبههای زندگی از توصیههایی بودند که آقای نخجوانی بر اساس تجارب پربارشان در اختیار مخاطبان قرار دادند. و در ادامه از تجربه و تلاششان برای تبدیل شاتل به سازمانی انسانسالار برای مخاطبان گفتند، و اشاره کردند که البته انجام این تلاشها عاری از سختی نیست.
خدمات و مصائب بوروکراسی
آقای دکتر محمد فاضلی اشاره کردند که کتاب سازمان انسانسالار کتابی است که هر کسی با کسب و کار و مدیریت سازمانی سروکار دارد و حتی رهبرهای کشورها میتوانند از آن استفاده کنند.
ایشان با توجه به متن کتاب توضیح دادند که بوروکراسی مزایایی ازجمله کنترل، ثبات رویه و هماهنگی دارد و در این سالها به بشر خدمت هم کرده است، از جمله اینکه بوروکراسی باعث افزایش رفاه انسان شده است. اینکه امروزه چهار میلیارد نفر در کره زمین تلفتن همراه دارند از قابلیتهایی است که بوروکراسی ایجاد کرده است. سپس به نکات منفی و مصیبتهایی که بوروکراسی ایجاد کرده اشاره میکنند از جمله اینکه بوروکراسی بخشینگر، پیچیده و انعطافناپذیر است.
چگونه از وضعیت پیچیدۀ بوروکراسی نجات پیدا کنیم؟
در ادامه آقای فاضلی اشاره کردند که یک جریانی در جامعه شناسی سازمان ها منتسب به التون مایو تحت عنوان روابط انسانی وجود دارد که میگوید انسان در سازمان مهم است و این کتاب بازگشت به این جریان و نظریه است. گویی در بوروکراسی اهمیت انسان در سازمان فراموش شده است. در حالی که این انسانها هستند که سازمان را میسازند و شما به کمک انسانها میتوانید یک سازمان برتر بسازید.
ما در سازمانها دو دسته دارایی داریم. یک دسته داراییهایی هستند که میشود خرید، مثل تجهیزات. اما چیزهای مهمی در سازمان هست که نمیتوانیم بخریم و همین نخریدنیها سرنوشت سازمان را مشخص میکنند، مثل تعهد، اعتماد، کارکنان پرشور و روابط انسانی.
کتاب به این نکته بسیار مهم اشاره میکند و توصیههایی میکند که بتوانید داراییهای نخریدنی مثل تعهد در سازمان را تقویت کنید.
لطفاً کتاب سازمان انسانسالار را نخوانید!
آقای کمالیان با این جمله صحبتهایشان را شروع کردند که لطفا کتاب سازمان انسانسالار را نخوانید، چون اگر آماده نباشید بنیان فکری شما را بهم میریزد!
ایشان توضیح دادند که با خواندن این کتاب قدرت جایگاهی از ارج و قرب میافتد. چون در سازمانهای انسانمحور تصور این نیست که فردی که در مقام بالاتر قرار دارد احترام بیشتری نسبت به دیگر کارمندان دریافت میکند چون حتما درک بهتری دارد و یا باهوشتر است. همینطور، در سازمان انسانسالار ثبات وجود ندارد و اصولاً قوانین در سازمان انسانسالار برای شکسته شدن ایجاد میشوند.
آقای کمالیان در ادامه اشاره کردند که اگر فقط ایدههای خودتان را دوست دارید و تکیه بر ایدههای دیگران برایتان دشوار است خواندن این کتاب برایتان اذیت کننده است، زیرا در سازمان انسانسالار اجرایی بودن ایدهها را باید در عمل آزمود.
بوروکراسی در خدمت یا خیانت به سازمان؟
آقای فاضلی در پاسخ به این سوال توضیح دادند که کتاب در جایی اشاره میکند بوروکراسی موهبتی بزرگ بود و باعث بهبود بهرهوری در سازمانها شده بود و در انتهای همان صفحه میگوید اما بوروکراسی غیرانسانی بود، زیرا مانند سایر ابزارهای پیشرفت، استفاده از ابزار بوروکراسی هم هزینههایی دارد. کتاب همچنین اشاره میکند که درست است که بوروکراسی قدرت خریدمان را افزایش داد، اما روحمان را پژمرد.
«مانند تمام فناوریها، بوروکراسی محصول زمان خودش است. از زمان ابداعش در قرون نوزدهم، چیزهای زیادی تغییر کرده است. کارمندان امروزی ماهرند نه بیسواد. مزیت رقابتی حاصل نوآوری است نه فقط مقیاس بزرگ. ارتباط آنی است نه پرپیچوخم، سرعت تغییر مافوق صوت است نه لاکپشتی. با این حال، پایههای مدیریت در بوروکراسی با سیمان سفت شده است. این مسئله باید تغییر کند.»
آقای فاضلی ادامه دادند که تمایز بنیادینی که بین بوروکراسی و انسانسالاری وجود دارد این است که در بوروکراسی، انسان ابزاری است که سازمان آن را به کار میگیرد، اما در انسانسالاری، سازمان ابزاری است که در خدمت انسان قرار میگیرد.
ایشان یادآوری کردند که با این حال باید توجه داشت که سازمان انسانسالار هم سطحی از بوروکراسی را در خودش خواهد داشت.
در سازمان انسانسالار به دنبال سوپرمن نگردید!
در کتاب اشاره میشود که: «در نظام شایسته سالاری مدیریت یک مهارت است در میان شمار زیادی از مهارتها، نه اینکه یک مهارت باشد برای سلطه بر همۀ مهارتها.»
آقای کمالیان در رابطه با این مفهوم توضیح دادند که آقای گری همل با بیان مفهوم شایستهسالاری به عنوان یکی از اصول محوری سازمان انسانمحور، اشاره دارد که نباید شایستگیهای اصلی مورد نیاز سازمان را فقط در یک نفر جستجو کرد. چون در هیچ یک از افراد نمیتوانید به اندازهای که میخواهید پیدایشان کنید و این مسئله با آموزش هم درست نمیشود اما شایستگیهای مختلف در افراد به طور متفاوت موجود است. نویسنده کتاب اشاره میکند که فضایی فراهم کنید تا افراد همدیگر را پیدا کنند و از این طریق شایستگیهای اصلی مورد نیاز سازمان فراهم بشود. این به این معنی است که در سازمان انسانسالار هم به دنبال سوپرمن نگردید. هیچ مدیرعاملی در هیچ سازمانی به تنهایی از کل سازمان باهوشتر یا توانمندتر نیستند. انسانها میتوانند این شایستگیها را تکمیل کنند. و این اتقاق با به کار گرفتن به اندازۀ کافی بوروکراسی و به اندازۀ کافی انسانسالاری میسر میشود.
تجربههایی از دل کسبوکارها
آقای نخجوانی از تجربهشان در سازمان شاتل گفتند که حدود سالهای 2007 و 2008، قبل از قرارداد بستن با شرکت تایوانی زایکسل پرسشنامهای عمدتا در حوزه مدیریت منابع انسانی نوشتند و از تیم زایکسل خواستند تا این سوالات را جواب بدهند. تیم زایکسل دو روز زمان خواستند تا تیمهای بخشهای مختلفشان جواب بدهند و بعد از این دوروز جواب و ارائهشان را آماده کردند. ایشان توضیح دادند که این مدل از برنامهریزی و پاسخدهی تیم زایکسل برایشان تازگی داشت و بعداً دوستان زایکسل به ایشان گفتند که در شرکتشان برنامۀ مسئولیت اجتماعی ( (CSR Plan دارند.
آقای نخجوانی اضافه کردند که: «اینکه تیم زایکسل در برنامۀ مسئولیتهای اجتماعی یک مدل داشتند برای اینکه باید چیزی که بلد بودند را به دیگران یاد بدهند و ترویج بدهند برای من بسیار جالب بود.»
سپس از تجربههای خانم طاهباز در شرکت مهندسین مشاوران ناموران شنیدیم. ایشان توضیح دادن که در سطح مدیریت هم کار را به شکل تیمی انجام میدهند و ترکیب قابلیتهای همۀ اعضاست که منجر به پیش رفتن کارها در شرکت میشود.
خانم طاهباز توضیح دادند که البته ایجاد توازن بین محدودیتها، استانداردها و پیچیدگیهای کاری، و تزریق نوآوری، چابکی و خلاقیت در همکارها، کار پرچالشی است.
برای اینکه انگیزه و نوآوری افرادشان گرفته نشود سعی کردهاند این خلاً را با تعریف کردن کارهای چندتخصصی پر کنند تا باعث شود همکارهایشان بتوانند بهرهوری بهتر و جسارت ایده دادن داشته باشند.
کتاب را به چه شکل بخوانیم؟
آقای فاضلی اشاره کردند که شاید بهترین روشی که میشود برای مطالعه کتاب پیشنهاد داد تا بهترین کارکرد را داشته باشد این است که کتاب را به همان روشی بخوانیم که خود آقای گری همل در زندگی طی کرده تا به نوشتن این کتاب رسیده است.
ایشان ادامه دادند که گری همل نمی توانسته در 30 سالگی این کتاب را بنویسد و باید 40 سال تجربه پیدا میکرده که چطور و چرا بوروکراسی کار نمیکند و مفید نیست و بعد این کتاب را مینوشته.
توصیۀ آقای دکتر فاضلی این بود که بهتر است اجازه دهید کتاب در شما حل شود و مطالب کتاب را با فاصله بخوانید. یک بار به عنوان مخالف ایدههای کتاب و یک بار به عنوان موافق ایدهها کتاب را بخوانید.
سخن پایانی
در پایان نشست آقای نخجوانی به این نکته اشاره کردند که انسانسالاری یک شیوه زندگی در سازمان است. اگر واقعا فکر میکنیم به انسانسالاری اعتقاد داریم باید اول تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم و سپس این فرایند را شروع کنیم، چرا که پایان ندارد و این تلاش مدام ادامه دارد.
همچنین آقای فاضلی نیز اشاره کردند که کتاب را چه جمعی مطالعه کردید و چه تکی مراقب مطالبهای باشید که در سازمان ایجاد میشود. زیرا مطالبه کردن در سازمان و جامعه نیاز به یادگیری دارد و ما هنوز این را بلد نیستیم و ممکن است درک غلطی از انسانسالاری و بدنام شدنش پیش بیاید و اصلاحش بسیار سخت است.
در این نشست دربارۀ کتاب «سازمان انسانسالار»، مزایا و معایب بوروکراسی و اصول اصلی سازمان انسانسالار صحبت کردیم. سپس به این موضوع پرداختیم که برای حرکت به سمت سازمان انسانسالار به چه موضوعی باید توجه کنیم و چگونه باید از وضعیت پیچیدۀ بوروکراسی نجات پیدا کنیم. در نهایت تجربههای مهمانهایمان در این نشست را دربارۀ تلاشهایشان برای حرکت به سوی سازمان انسانسالار شنیدیم.
تهیۀ گزارش: سارا هاشمی
نظرات کاربران