مسیر شغلی چیست و چطور طراحی میشود؟
یکی از رایجترین سؤالات در مصاحبه شغلی دربارهی مسیر شغلی است. اگر تجربهی مصاحبه شغلی را داشته باشید با این سوال مواجه شدهاید «اهداف شغلی 5 ساله و 10 ساله شما چیست؟» یا «در 5، 10 یا 15 سال آینده خود را در چه جایگاه شغلی میبینید؟» برای این سؤال، پاسخ آمادهای دارید یا برای جواب دادن به آن دستپاچه شدید؟
حالا اگر از یک کودک پنج ساله بپرسید وقتی بزرگ شد میخواهد چه کاره شود شاید پاسخش غیر واقعی و احساسی باشد، اما حداقل پاسخی برای این سؤال دارد.
چرا سؤالی که در کودکی به آسانی و با اعتماد به نفس به آن جواب میدادیم حالا سالها زمان میبرد تا جوابی برایش پیداکنیم؟ چرا سؤال تکراری آن روزها به دغدغهی مهم این روزهای ما تبدیل شده است؟ سؤالی که امروز با عنوان «مسیر شغلی» یا «کارراهه شغلی» میشناسیمش.
این روزها داشتن مسیر شغلی به اندازۀ داشتن شغل مهم است. به نظر کارفرمایان، فردی که اهداف شغلی ندارد هیچ جهتی در زندگی خود ندارند. بنابراین اگر میخواهید به مهرهای کلیدی تبدیل شوید و کسبوکارها برای داشتن شما با هم رقابت کنند باید یک برنامه شغلی داشته باشید.
انتخاب با شماست؛ میخواهید در چند سال آینده پیشرفت کنید، در جایگاه شغلی بهتری باشید و در حرفۀ خود حرفی برای گفتن داشته باشید یا میخواهید همچنان هر روز بدون هیچ انگیزه یا هدفی کیفتان را بردارید و از خانه بیرون بزنید و به سر کار بروید و همان کارهای همیشگی را انجام بدهید.
اگر هنوز مسیر شغلی خود را مشخص نکردهاید و برای آیندۀ شغلی خود برنامهای ندارید مطالعۀ این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا متوجه شوید مسیر شغلی چیست، چرا طراحی مسیر شغلی مهم است، چطور مسیر شغلی خود را طراحی کنید و..
مسیر شغلی یا کارراهه شغلی چیست؟
مسیر شغلی (career path) در حقیقت همان سفر حرفهای شماست. یعنی مجموعه شغلهایی که شما انتخاب میکنید تا در نهایت شغل مناسب خود را پیدا کنید و به اهداف شغلی و چشمانداز زندگی خود نزدیکتر شوید.
انتخاب مسیر شغلی یا کارراهه شغلی تصمیمی نیست که فقط یک بار در زندگی کاری خود بگیرید و تمام شود. بلکه فرآیندی تکرارشونده است. همزمان با رشد حرفهای و افزایش مهارتهای خود میتوانید تصمیم بگیرید که مسیر شغلی خود را تغییر بدهید.
مسیر شغلی خطی در برابر مسیر شغلی غیر خطی
مسیر شغلی برخی از افراد مسیری خطی است. این افراد پلههای نردبان یک سازمان یا حرفۀ مشخص را یکی یکی بالا میروند تا در نهایت به نقشهایی با مسئولیتهای بیشتر و حقوق بالاتر برسند. مسیر شغلی خطی میتواند باعث درک عمیقتر از یک رشته یا حرفه و تبدیل شدن به یک رهبر یا متخصص در آن زمینه شود. اما برخی دیگر مسیر شغلی پیچیدهتری دارند و نقشهای مختلف در یک سازمان یا کار کردن در شرکتها و صنایع مختلف و بیشتری را امتحان میکنند.
سؤال اصلی این است که چه کار کنید تا حرفه خود را به سمتی که میخواهید هدایت کنید. آیا باید به یک مسیر خطی پایبند باشید و به دنبال پیشرفت و عمیق شدن در حرفهی مشخصی باشید یا باید نقشها و مسئولیتهای متنوعی را بر عهده بگیرید و مسیرهای متعددی را بررسی کنید؟
وقتی چشمانداز و هدف خود را برای آیندهتان روشن کنید، هر دو مسیر شغلی خطی و غیرخطی میتوانند مفید باشند.
چرا طراحی مسیر شغلی مهم است و باید آن را جدی بگیریم؟
شما با طراحی مسیر شغلی خود:
✔️ به جای این که توان و زمان خود را هدر بدهید، مسیر شغلی مناسب خود را انتخاب و برای پیشرفت در آن تلاش میکنید.
✔️ با شناخت مشاغل پر تقاضای آینده، شغلی را انتخاب میکنید که برای شما امنیت شغلی به همراه داشته باشد.
✔️ داشتن اهداف شغلی به شما کمک میکند تا هر فرصت و پیشنهاد شغلی را قبول نکنید بلکه موقعیتهای شغلی را ارزیابی کرده و ببینید که آیا با اهداف شما همخوانی دارند؟ آیا شما را یک قدم به اهدافتان نزدیکتر میکند یا خیر.
مراحل شغلی در مسیر شغلی کدامند؟
شبکههای اجتماعی مدام تصویری از افردی را نشان میدهند که در جوانی توانستهاند مسیر شغلی و هدف خود را پیدا کنند و به موفقیت برسند. بنابراین جامعه و حتی خودمان انتظار داریم که خیلی زود راه خود را پیدا کنیم، بدانیم کجا هستیم و به چه چیزی میخواهیم برسیم، هدف و مسیر شغلی خود را بشناسیم و در مسیر درست قدم برداریم. غافل از این که معمولا برای پیدا کردن شغل، محکم کردن جای پای خود و بازنشستگی باید 5 مرحله را پشتسر بگذاریم.
پنج مرحلۀ شغلی عبارتند از دورۀ کشف استعدادهای شغلی، دورۀ کارآموزی، تجربه و یادگیری، دورۀ رشد و پیشرفت، دورۀ اوج کاری، دورۀ بازنشستگی. در ادامه هر یک از آنها را توضیح دادهایم.
1. دورۀ کشف استعدادهای شغلی (Exploration) (محدوده سنی 25-21)
کسانی که در این مرحله هستند در حال اتمام دورهی کارشناسی یا کارشناسی ارشد هستند. این مرحله، جاهطلبیهای حرفهای شما را شکل میدهد. در این مرحله شما آرام آرام تحتتاثیر عواملی مثل تربیت، بازخورد معلمان، تحصیلات و … شروع به حذف بسیاری از گزینهها و تمرکز بر چند شغل مورد علاقۀ خود میکنید.
در این مسیر شما شروع به کشف علایق و توسعه مهارتهای خود میکنید و انتظارات خود از آینده و شغلتان را مشخص میکنید.
کشف علایق: مشخص کنید که به چه چیزهایی علاقه دارید، چه چیزی به شما انگیزه میدهد و چه شغلهایی با شخصیت شما سازگار است.
توسعه مهارتها: دورههایی را برای تسلط بر حرفه مورد نظر خود بگذرانید.
تعیین انتظارات: مشخص کنید که چه نوع زندگیای را در آینده میخواهید و چه محدوده حقوقی این نوع زندگی را فراهم میکند.
نکاتی برای موفقیت در مرحله اکتشاف:
✔️ بسیاری از مسیرهای شغلی مختلف را از طریق کارآموزی، کار پاره وقت و داوطلبانه امتحان کنید.
✔️ با معلمان و مشاوران در مورد دورهها و آموزشهای مورد نیاز برای مشاغل مورد علاقه خود صحبت کنید.
2. دورۀ کارآموزی، تجربه و یادگیری (Establishment) (محدوده سنی 35-25 سال)
مرحلۀ کارآموزی، تجربه و یادگیری شامل جستجوی اولیه برای پیدا کردن کار و ارسال رزومه و تقاضای شغل است. در این مرحله شما احتمالاً شغلی ابتدایی یا سطح متوسط با مسئولیتهای نسبتاً جزئی پیدا میکنید.
یادگیری شغل جدید و توسعه و بهبود مهارتها و برقراری ارتباط با همکاران از ویژگیهای این مرحله است. در این مرحله به عنوان نیروی کار برای اولین بار وارد محیط کاری میشوید و بسیاری از موقعیتها، ارتباط با افراد جدید و روابط کاری را تجربه میکنید.
شما همچنین در این مرحله اولین موفقیتها و شکستهای حرفهای خود را تجربه میکنید، با بازخوردهای مثبت و منفی و چالشهای زیادی روبهرو میشوید؛ متوجه میشوید که بین دانشی که از دانشگاه به دست آوردید و مهارتی که شغل شما به آن احتیاج دارد چقدر فاصله است. در نتیجه نگاهتان به کار تغییر میکند و دیدی واقعی از محیط کار به دست میآورید.
نکاتی برای موفقیت در مرحلۀ کارآموزی، تجربه و یادگیری:
✔️ توسعه و تقویت مهارتها از طریق شرکت در کارگاهها و دورههای آموزشی مداوم.
✔️ در حرفۀ خود مربیای پیدا کنید و زیردست او آموزش ببینید و کار یاد بگیرید.
✔️ عملکرد خود را بررسی کنید و نقاط ضعف خود را پیدا کنید و در آن زمینه آموزش ببینید.
3. دورۀ رشد و پیشرفت (Mid-career) (محدوده سنی 45-35 سال)
در این مرحله شما یا جای پایتان را محکم میکنید و روی پیشرفت شغلی خود تمرکز میکنید یا تصمیم میگیرید مسیر شغلی جدیدی را دنبال کنید. بسیاری از کارمندان در این مرحله به بالاترین سطح بهرهوری خود رسیدهاند و در کار خود حرفهای شدهاند. این سالها موقعیت شغلی شما را تثبیت میکند. در این مرحله شما به پشتوانهی سالها تلاش و کسب مهارت و تجربه، انتظار ترفیع یا افزایش حقوق دارید. اگر این اتفاق نیفتد، مسیر شغلی خود را دوباره ارزیابی میکنیدو اهداف، علایق و مهارتهای خود را دقیقتر بررسی میکنید.
در نتیجه ممکن است برای پیشرفت و موفقیت بیشتر در شغل فعلی خود تلاش کنید یا شانستان را در مسیر شغلیای کاملا جدید امتحان کنید. از نگرانیهای دیگر این مرحله ایجاد تعادل بین کار و زندگی است.
نکاتی برای موفقیت در مرحلۀ رشد و پیشرفت:
✔️ با سرپرست خود در مورد فرصتهای رشد در شرکت فعلی صحبت کنید.
✔️ میزان رضایت شغلی خود را ارزیابی کنید.
✔️ برای موقعیتهای شغلی درونی سازمان که ممکن است با آرزوهای شغلی شما هماهنگی بیشتری داشته باشد، درخواست دهید.
✔️ با همتایان خود در شرکتهای دیگر صحبت کنید و موقعیتهای شغلی مناسب خود در سایر شرکتها را بررسی کنید.
4. دورۀ اوج کاری(Late-career) (محدوده سنی 55-45 سال)
در این مرحله به جای یادگیری یا کسب مهارتهای جدید، بیشتر زمان خود را میتوانید به دیگران آموزش دهید و شروع به شناسایی و آموزش جانشینی برای خود کنید.
در این مرحله ممکن است فرصتهای کمتری برای پیشرفت داشته باشید، اما میتوانید از انجام وظایفی مانند راهنمایی کارکنان جوانتر لذت ببرید. از طرفی با تکیه بر شهرت و تجربهی خود از امنیت شغلی برخوردار هستید و تغییری در مسیر شغلی خود نخواهید داشت.
نکاتی برای موفقیت در مراحل اوج کاری:
✔️ وقت بیشتری را صرف علایق شخصی خود کنید.
✔️ به یک باشگاه یا گروه، مانند انجمن فارغ التحصیلان بپیوندید.
✔️ با بخش منابع انسانی و مالی دربارهی جزئیات بازنشستگی خود صحبت کنید.
✔️ تجربه و دانش خود را با مربیگری، سخنرانی یا نوشتن یک کتاب به دیگران منتقل کنید.
5. دورۀ بازنشستگی (decline) (محدوده سنی 65-55 سال)
بسیاری از افراد در این مرحله کمکم برای بازنشستگی آماده میشوند. پس از بازنشستگی، ممکن است زمان بیشتری را با خانواده و دوستان خود بگذرانید یا از سفر و استراحت کردن لذت ببرید. یا این که با توجه به وضعیت مالی، سبک زندگی و میزان انرژی خود، راههای دیگری را برای کسب درآمد پیدا کنید.
نکاتی برای موفقیت در مرحله بازنشستگی:
✔️ ذهن و حافظهی خود را با انجام فعالیتهایی مانند نقاشی یا مطالعه تقویت کنید.
✔️ با دوستان و خانواده وقت بیشتری بگذرانید.
✔️ دانش خود را از طریق تدریس به دیگران منتقل کنید.
چطور مسیر شغلی خود را طراحی کنیم؟
برنامهریزی شغلی (Career planning) یعنی برای رسیدن به شغل مناسب خود چه گامها و مراحلی را باید پشتسر بگذارید. داشتن برنامه شغلی به شما کمک میکند تا مهارتهای لازم برای به دست آوردن شغل موردعلاقهی خود را به دست بیاورید.
برای این کار شما میتوانید برای خود اهداف بلند مدتی را در نظر بگیرید که وضعیت شغلی شما را در پنج، 10 یا 20 سال آینده مشخص میکند. علاوهبراین میتوانید برای هر بازه، اهداف کوتاهمدتی را هم در نظر بگیرید که به شما اطمینان میدهد که طبق جدول زمانی خود دارید پیشرفت میکنید. در حین عمل به برنامه شغلی خود میتوانید اهداف، علایق و تواناییهای خود را دوباره بررسی کنید و در صورت تغییر هر کدام، برنامهی شغلی خود را اصلاح کنید.
1. قدم اول: خود را بهتر بشناسید.
برای انتخاب آگاهانهی شغل، باید تکلیف خود را روشن کنید. چه کاری میخواهید انجام دهید؟ چه وظایف شغلی را میتوانید به خوبی انجام دهید؟ چقدر حقوق و دستمزد میخواهید؟ چه انتظاری از محیط کار خود دارید؟ دوست دارید در چه زمینهای پیشرفت کنید و در زندگی خود به کجا برسید؟
برای شناخت بهتر خود میتوانید ویژگیها و خواستههای خود را لیست کنید. به عنوان مثال، لیستی از مهارتها و لیست دیگری از کارهای موردعلاقه خود تهیه کنید. در اینجا سؤالاتی را به عنوان نمونه برای شما لیست کردهایم:
✔️ چه نوع محیط و فضای کاری را ترجیح میدهید: لیستی تهیه کنید و در آن ویژگیهای محیط کار موردعلاقهی خود را در آن بنویسید.
✔️ به چه کارهایی علاقه دارید: در این لیست بنویسید که به چه چیزهایی علاقه دارید، از انجام چه فعالیتهایی لذت میبرید و چه چیزهایی برای شما خستهکننده هستند. این لیست کمکتان میکند مشاغلی که برای شما سرگرمکننده و جالب هستند را پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر به کارهای هنری علاقهمند باشید، احتمالا از انجام شغلهایی مثل تولیدمحتوا یا عکاسی لذت میبرید.
✔️ چه ویژگیهای شخصیتی دارید: بررسی ویژگیهای شخصیتی مشخص میکند که با چه فرهنگ سازمانی احساس راحتی بیشتری میکنید. به عنوان مثال، اگر برونگرا هستید، ممکن است از سروکار داشتن با مشتری یا انجام کارهای تیمی بیشتر لذت ببرید.
✔️ چه مهارت و توانایی دارید: مشخص کنید چه مهارت و تواناییهایی دارید. بعضی از شغلها به مهارتهای خاصی نیاز دارند. بنابراین باید میزان مهارت خود را مشخص کنید و ببینید برای داشتن شغل مناسب خود به اندازهی کافی مهارت دارید یا باید در دوره یا کارگاه آموزشی شرکت کنید.
2. قدم دوم: گزینههای روی میز را بررسی کنید.
بعد از شناخت خود میتوانید با چشم باز، مشاغلی که برای شما مناسب هستند را از بقیه شغلها جدا کنید. سپس مزایا و معایب هر کدام از گزینههای شغلی خود را بررسی و یادداشت کنید.
بررسی کنید که برای داشتن شغل موردعلاقهی خود باید چه مهارتها و ویژگیهایی داشته باشید تا کارفرما شما را استخدام کند.
نهایتا گزینههای خود را مجددا ارزیابی کنید و مشاغلی که به تواناییهای شما نزدیکتر هستند و مزایای آنها بیشتر است را نگهدارید و بقیۀ گزینههای لیست را کنار بگذارید.
3. قدم سوم: دست به کار شوید.
در مرحله سوم باید وارد عمل شوید و مشاغلی که در لیست شما باقی ماندهاند را امتحان کنید. برای امتحان کردن مشاغل و آشنایی با شرایط آن راههای زیادی وجود دارد که در ادامه به بعضی از آنها اشاره کردهایم:
✔️ فعالیتهای داوطلبانه انجام دهید: در زمینهی موردعلاقهی خود فعالیتهای داوطلبانه انجام دهید تا با آن شغل بیشتر آشنا شوید. به عنوان مثال، اگر به مدیریت رویداد علاقه دارید برای برگزاری رویدادهای خیریه داوطلب شوید.
✔️ کارآموزی کنید: کارآموزی به شما کمک میکند تا تجربۀ کار حرفهای به دست آورید و برای انجام مشاغل تمام وقت آماده شوید.
✔️ در دورهها و کارگاههای آموزشی شرکت کنید: با شرکت در دورههای آموزشی و کارگاههای عملی از نزدیک با انجام کار موردعلاقهی خود آشنا شوید.
✔️ به دنبال مربی باشید: افراد و مربیان حرفهای در زمینهی موردعلاقهی خود را پیدا کنید و سعی کنید از آنها یاد بگیرید و آنها را الگوی خود قرار بدهید.
4. قدم چهارم: وقت تصمیمگیری و انتخاب شغل رسیده است.
در این مرحله مهارتهای فعلی خود و گزینههای شغلی را مقایسه کنید و از بین آنها گزینهی نهایی را انتخاب کنید.
در این مرحله پرسیدن سؤالهای زیر میتواند به شما کمک کند:
✔️ بازار کار آیندهی شغل موردنظر شما چطور است؟ اگر میخواهید شغلی را برای تمام عمر خود انتخاب کنید باید از آیندهدار بودن آن مطمئن شوید.
✔️ آیا برای استخدام در این موقعیت شغلی نیاز به نقل مکان دارید؟ گاهی برای افزایش شانس استخدام خود، باید به شهر دیگری با بازار کاری بهتر نقل مکان کنید.
✔️ آیا با انتخاب این شغل میتوانید تعادل بین کار و زندگی خود را حفظ کنید؟ به دنبال موقعیت شغلی باشید که مرز بین کار و اوقات فراغت شما را از بین نمیبرد.
5. قدم پنجم: بدون برنامهریزی قدم از قدم برندارید.
بعد از انتخاب شغل باید آن را به دست بیاورید. پس به یک برنامه برای دستیابی به هدف شغلی خود نیاز دارید. یعنی مشخص کنید که برای استخدام در این شغل چه ویژگی و مهارتهایی باید به دست بیاورید. برای پیشرفت در آن با چه چالشهایی ممکن است مواجه شوید. بعد، به این فکر کنید که چگونه می توانید بر این چالشها غلبه کنید و به اهداف خود برسید. به هر مرحله جدول زمانی اضافه کنید تا بتوانید میزان پیشرفت خود را در بازههای مشخص اندازهگیری کنید.
برای استخدام در شغل مناسب خود اقداماتی که باید انجام دهید را مشخص کنید:
✔️ برای استخدام در شغل مناسب خود باید چه مهارتها و ویژگیهایی را به رزومهی خود اضافه کنید؟
✔️ چه مشاغلی را از چه سطحی باید شروع کنید تا با پیشرفت و گام به گام جلو رفتن در آن نهایتا به شغل مناسب خود برسید.
✔️ برای پیشرفت در مسیر شغلی مورد علاقهی خود به چه آموزشی نیاز دارید؟
6. قدم آخر: کارفرما را با ارسال رزومهی خود شگفتزده کنید.
دیگر وقت آن رسیده تا رزومهای بسازید که ویژگیها، تجربه، مهارت و تواناییهای شما را نشان بدهد. در رزومهی خود بر موضوعاتی که در آن مهارت دارید تأکید کنید و اشتیاق خود را برای نقشی که به دنبال آن هستید نشان دهید. مزیت رقابتی خود نسبت به بقیهی متقاضیان را نشان دهید. چه مدارک، دانش و تجربهای دارید که شما را از بقیه متمایز میکند. چرا کارفرما باید شما را انتخاب کند؟ اگر شما نتوانید ارزشی که ایجاد میکنید را توضیح بدهید، دیگران هم آن را درک نمیکنند.
اشتباهات متداول در انتخاب مسیر شغلی کدامند؟
در زندگی همۀ ما لحظاتی وجود دارند که سر دوراهی انتخاب قرار میگیریم و باید تصمیمی کلیدی و مهم بگیریم که کیفیت آن روی کل زندگی ما اثر میگذارد. انتخاب شغل یکی از این تصمیمات است.
گاهی از ابتدا مسیرشغلی ما مشخص است اما گاهی ممکن است پا در مسیر شغلیای بگذاریم و بعد از مدتی متوجه شویم که این شغل دلخواه ما نیست. چه چیزی باعث میشود دست به انتخابهای شغلی اشتباه بزنیم؟ در ادامه به بعضی از اشتباهاتی که بر انتخاب شغلی ما اثر میگذارند اشاره کردهایم:
1. عدم شناخت خود
همانطور که قبلا اشاره کردیم اولین قدم برای انتخاب مسیر شغلی شناخت تواناییها، علایق، مهارتها و خواستههای خود است. انتخاب شغل آن هم بدون این که بدانید انجام چه کاری استعدادهای شما را شکوفا و خوشحالتان میکند میتواند شما را در مسیر اشتباهی قرار دهد.
2. از این شاخه به آن شاخه پریدن
هرچند امتحان کردن شغلهای متفاوت و به دست آوردن تجربه میتواند مفید باشد اما نباید این موضوع را با سردرگمی یکی بدانید. اگر مدام از این شاخه به آن شاخه میپرید، به اندازۀ کافی در جایی نمیمانید، بین شغلهای مختلف جابهجا میشوید، از کارآفرینی به کارمندی حرکت میکنید و از بخش دولتی به بخش خصوصی و… نشان میدهد که مسیر روشن، هدف یا برنامهای برای خود ندارید. در نتیجه کارفرمایان هم به شما اعتماد نمیکنند و فقط زمان و توان خود را هدر میدهید. بدانید به چه چیزی علاقه دارید و در چه چیزی توانایی دارید و در محدودهی آن دست به تجربیات متفاوت بزنید.
3. اطاعت بیچون و چرا از دیگران
یکی از بزرگترین اشتباهات افراد در انتخاب شغل، وابستگی بیش از حد به حرف اطرافیان است. گاهیاوقات والدین و اطرافیانتان بدون توجه به علاقه و توانایی شما، تشویقتان میکنند که گام در مسیرهای شغلی پرپول و پرطرفدار بگذارید. و شما تحتتاثیر حرفها و یا اجبار آنها شغلی را انتخاب میکنید که با وجود درآمدزا بودن شما را خوشحال نمیکند؛ انتخاب شغل باید بر اساس خواستههای شما باشد و نه خواسته های دیگران. بعید است در شغلی که به آن علاقهای ندارید موفق شوید. بنابراین هنگام انتخاب مسیر شغلی یادتان باشد که این شما هستید که قرار است یک عمر با عواقب تصمیمات شغلی خود زندگی کنید.
4. داشتن معیارهای شغلی اشتباه
هر شغلی جذابیت خاص خود را دارد. برخی از گزینهها ممکن است سودآورتر و جذابتر از بقیه به نظر برسند، اما همیشه به یاد داشته باشید که هیچ شغلی آنطور که از دور به نظر میرسد نیست. بسیاری از مردم معتقدند که باید شغل خود را صرفا بر اساس تقاضای بازار انتخاب کنند. برخی در انتخاب شغل از دیگران حرفشنوی دارند. برخی دیگر تمرکز خود را فقط روی درآمد میگذارند.
هرچند همهی اینها عوامل مهمی در انتخاب شغل هستند اما مطمئن شوید که شغلی را انتخاب میکنید که به آن علاقه دارید. اشتیاق شما میتواند باعث رشد و پیشرفت شما شود، به شما احساس رضایت و خوشحالی بدهد و نهایتا باعث شود تا کار با کیفیت و متفاوتی ارائه کنید.
5. جزئیات برنامهریزی شغلی را نادیده میگیرید
فراموش نکنید که برنامه شغلی فقط فهرستی از مراحل نیست. شما باید در این فهرست مشخص کنید که برای به دست آوردن هر جایگاه شغلی باید چه تواناییهایی داشته باشید، چه مهارتهایی به دست آورید، در هر مرحله به چه منابعی نیاز دارید، با چه چالشهایی مواجه خواهید شد و چطور باید از عهدهی آنها بربیایید، هر مرحله حدودا باید چقدر زمان ببرد و…
6. دست کم گرفتن خود
هنگام انتخاب مسیرشغلی توانایی خود را دست کم نگیرید. نترسید که به اندازهی کافی خوب و ماهر نباشید و دست از خواستههای خود و شغل موردعلاقهتان نکشید. هیچ فردی در شروع کار تمام مهارتهای لازم را ندارد. حتی اگر مهارتهای مرتبط کمی داشته باشید، باز هم میتوانید شغل مورد نظر خود را بهدست بیاورید. فقط باید به اندازهی کافی زمان و انرژی بگذارید و روی پیشرفت خودتان سرمایهگذاری کنید. بنابراین به کمتر از آنچه که لیاقتش را دارید قانع نشوید.
چه چیزهایی یک شغل را برای ما معنادار میکند؟
یونانیان باستان افسانهای در مورد پادشاهی ثروتمند به نام سیزیف داشتند. سیزیف مردی باهوش بود که دو بار مرگ را فریب داد. رفتار او باعث خشم خدایان شد و زئوس او را به مجازاتی ابدی محکوم کرد. او محکوم شد که تا ابد هر روز تخته سنگی را به بالای تپهای با شیب تند ببرد و سپس آن را رها کند تا به پایین بغلتد. کار او در یک کلمه بی معنی بود. خدایان یونان به این نتیجه رسیده بودند که هیچ مجازاتی بدتر از انجام کار بیهوده نیست.
بیشتر ما به دنبال شغلی هستیم که نه تنها برای ما معنادار باشد بلکه در زندگی دیگران هم تفاوت ایجاد کند. اگر کارمان برای ما معنادار باشد میتواند باعث افزایش انگیزه، تعهد، خوشحالی رضایت و بهبود عملکرد شود. اگر شغل فرد برایش معنا دار باشد احتمال کمتری دارد که غیبت کند یا تماس بگیرد و بگوید بیمار است. در حقیقت آن چه یک شغل را برای ما معنیدار میکند در اکثر موارد شخصی و فردی است در غیر این صورت همهی ما الان در حال انجام کاری مشابه بودیم. با این حال بعضی ویژگیها هستند که در بامعنا کردن شغلها مشترک هستند که در زیر به آنها اشاره شده است:
1. قدرت اختیار و تصمیمگیری داشتن
مشاغلی که به شما قدرت تصمیمگیری و اختیار میدهند باعث افزایش رضایت، و اعتماد به نفستان میشوند و به شما احساس ارزشمند بودن میدهند. در نقطهی مقابل مشاغلی هستند که تمام تصمیمات فرد توسط دیگران کنترل میشود که باعث انفعال، بیتوجهی به نتیجهی نهایی، کاهش بهرهوری و انگیزه میشود.
هر چقدر استقلال بیشتری در تصمیمگیریها داشته باشید، مسئولیتپذیری شما در قبال تصمیمات هم بیشتر میشود در نتیجه برای به سرانجام رساندن کارتان، تلاش بیشتری میکنید.
2. خطی نبودن: دست و پنجه نرم کردن با چالشها
اگر قرار باشد بین شغل معماری با 75000 دلار در سال و کار در یک باجه عوارضی تا پایان عمر با 100000 دلار در سال، یک شغل را انتخاب کنید انتخاب شما کدام است؟ این سؤالی است که نویسندهی معروف، مالکوم گلدول در کتاب Outliers مطرح میکند.
به نظر میرسد به عنوان یک معمار به احتمال زیاد با چالشهایی مواجه خواهید شد که در حرفهای مثل کارمند باجۀ عوارض وجود ندارد. شاید برای فرار از همین یکنواختی است که اکثر افراد ترجیح میدهند مشاغل پرچالش را به عنوان کاری که هر روز هفته باید انجام دهند انتخاب کنند حتی اگر حقوقش کمتر باشد.
انجام دادن کارهایی که چالشبرانگیز هستند ما را خوشحال میکنند. هیچ چیز مانند احساس رضایت بعد از دستیابی به چیزی دشوار نیست. برای اینکه کارتان معنادار باشد، باید شما را به چالش بکشد، حتی گاهی اوقات شما را تا دیروقت بیدار نگه دارد. زمانیکه بتوانید مشتری بزرگی را راضی به خرید کنید یا شرکتی را پای میز مذاکره بنشانید یا موفق شوید قراردادی مهم را امضا کنید و… شغلتان برای شما معنادار خواهد شد و احساس میکنید نقش مهمی در موفقیت شرکتتان داشتهاید. انجام دادن کارهای تکراری و بیمعنی، زندگی را بسیار کسلکننده خواهد کرد.
3. ارتباط مستقیم بین تلاش و پاداش
همۀ ما درقبال تلاشهایمان به نوعی پاداش ملموس نیاز داریم. این پاداش میتواند مادی باشد یا به شکل تشویق کلامی، ترفیع و… باشد. به هر حال ما باید حس کنیم کاری که انجام میدهیم و تلاشمان دیده میشود و دیگران برای آن ارزش قائل هستند.
پاداش گاهی همان احساس مثبت و رضایتی است که بعد از انجام کاری ارزشمند در ما به وجود میآید. مثلا به عنوان مسئول روابط عمومی بعد از حل نارضایتی مشتری و یا شنیدن پیام تشکر یک مشتری احساس رضایت درونی و ارزشمندی خواهید کرد. وقتی به عنوان پزشک باعث بهبود بیماری میشوید یا به عنوان روانشناس زندگی فردی را بهتر میکنید یا به عنوان مربی چیزی را به فردی آموزش میدهید و… همهی این موارد نمونههایی از پاداشی است که در قبال کارتان دریافت میکنید و کارتان را برای شما معنادار میکند.
به طور کلی اگر بتوانید کاری پیدا کنید که این سه عامل (اختیار، چالش و پاداش) را داشته باشد احتمالا آنقدر خوششانس بودهاید که کاری معنادار انجام دهید. و اگر بتوانید در کار خود معنایی پیدا کنید، میتوانید به بهترین نسخهی خود تبدیل شوید.
معرفی کتاب برای مسیر شغلی
یکی از منابعی که میتواند در تعیین مسیر شغلی به ما کمک کند کتابها هستند. سه کتابی که در ادامه معرفی کردهایم شما را با ابزارهای تعیین مسیر شغلی، مفهوم مسیر شغلی، ویژگیها و خصوصیات منحصربه فرد خود، نمونههایی از مسیر شغلیهای مختلف و… آشنا میکنند.
1. کتاب مسیر شغلی
این کتاب از مجموعه کتابهای همراه مدیران دانشگاه هاروارد است. کتاب مسیر شغلی ابتدا شما را با مفاهیم مسیر شغلی و آینده شغلی آشنا میکند؛ سپس به شما کمک میکند تا با شناخت خود، شناخت علایق کاری، ارزیابی مهارتها و…مسیر شغلی خود را طراحی کنید. در نهایت ابزار و خودآزماییهایی را برای طراحی مسیر شغلی در اختیارتان قرار میدهد. این ابزارها از وبسایت انتشارات آریاناقلم قابل دانلود هستند.
2. کتاب مدل کسب و کار شما
کتاب «مدل کسب و کار شما» مناسب افرادی است که میخواهند در زندگی کاری و مسیر شغلی خود تغییری اثربخش ایجاد کنند. هدف این کتاب حل مشکل نارضایتی شغلی است. این کتاب، افراد را به عنوان کسب و کاری یک نفره در نظر گرفته است. و به افراد کمک میکند تا براساس نقاط قوت و استعدادهای خود مدل کسب و کار شخصی خود را تعریف کنند.
3. کتاب کشف شمال حقیقی
این کتاب به شما یاد میدهد که به شناخت دقیقتری از ارزشها و ویژگیهای خود برسید. به اعتقاد نویسندهی کتاب افراد و رهبرانی که ارزشهای درونی خود را میشناسند تحت فشار بیرونی از این ارزشها دور و منحرف نمیشوند. منظور از شمال حقیقی مقصدی است که به سمت آن حرکت میکنید؛ این مقصد را براساس باورها، ارزشها و اصول درونی شما مشخص میشود.
جمع بندی
کاری که انجام میدهید بخش بزرگی از زندگی شما را تشکیل میدهد. نمیتوانید بخش بزرگی از زندگی خود را نادیده بگیرید. نمیتوانید ساعت کاریتان را جز عمر خود حساب نکنید. انتخاب شغل روی نحوهی زندگی شما تاثیر میگذارد. میزان حقوق، ارتباط با همکاران، نوع کار، ساعت کاری شما و … سبک زندگی شما را تغییر میدهد. بنابراین مهم است مسیر شغلیای انتخاب کنید که با توانایی و علایق شما سازگاری دارد.
در این مقاله سعی کردیم مسائلی که هنگام طراحی مسیر شغلی باید نیم نگاهی به آن داشته باشید را در اختیار شما قرار بدهیم.
نوشتهٔ محدثه خانی
منابع:
https://sg.indeed.com/career-advice/finding-a-job/career-planner
https://buffer.com/resources/meaningful-work/
https://www.indeed.com/career-advice/career-development/career-stages
درود و سپاس صمیمانه
مطالب مفیدی بود.
با مهر و آرزوی بهروزی
مقاله جامع و مفیدی بود و نکته خوبش دسته بندی و ساختاربندی محتوت
و همچنین دوره های مختلف زندگی است..ممنونم