کریس گاردنر که همسرش به خاطر فشارهای مالی او را با پسر کوچکش تنها گذاشته با بیخانمانی، بیپولی و آوارگی خیابان دست و پنجه نرم میکند. فیلم در جستجوی خوشبختی داستان واقعی زندگی سیاه پوست خرده فروشی است که باید تصمیم بگیرد که آیا کارآموزی بدون حقوق در رقابت با بیست متقاضی دیگر، در یک شرکت کارگزاری معتبر را انتخاب کند، یا به خاطر بیثباتی مالی و خطر بیکار ماندن، فوراً شغلی انتخاب کند که به درآمد برسد.
در نهایت کارآموزی را انتخاب میکند و با تلاش و پشتکار بسیار، سختیها را به جان میخرد تا موفق میشود در آن رقابت پیروز شود. تصمیم وی اهمیت تفکر بلندمدت و انعطافپذیری در تصمیمگیری را برجسته میکند. این انتخاب در نهایت به آیندهای بهتر برای او و پسرش منجر میشود. موفقیت کریس در این نبرد با مشکلات و اشکهای شادی او پس از پیروزی دیدنی است.
چرا مهارت تصمیمگیری مهم است؟
مهارت تصمیمگیری از این رو حائز اهمیت است که شرایط زندگی را تعیین میکند. تصمیمات ما تنها ابزار کنترل زندگی ما هستند. یعنی ما با تصمیمات خود تعیین میکنیم که تحت شرایط بهتری زندگی کنیم یا با مشکلات و پیچیدگیهایی مواجه شویم. مثلاً پول بیشتری به دست بیاوریم یا با درآمدی معمولی یا کم سرکنیم. بگذارید به تصمیم یکی از بهترین کارگردانان تاریخ سینما نیز نگاهی بکنیم.
در سال 1973 کمپانی فیلمسازی فاکس قرن بیستم که تهیه کننده اصلی اولین فیلم از سری جنگ ستارگان بود، به توافقی باورنکردنی با جرج لوکاس کارگردان این فیلم، دست یافت که حتما در آن زمان باعث خوشحالی رؤسای این کمپانی شده بود. جرج لوکاس در آستانه تاریخسازی با خلق اولین فیلم از سری جنگ ستارگان، پذیرفت از بخش بزرگی از حقوق کارگردانی این اثر صرفنظر کرده و در عوض درصد قابل توجهی از فروش فیلم و البته بیشتر حق درآمدزایی فروش محصولات مختلف مرتبط با این فیلم را دریافت کند.
اندکی بعد جنگ ستارگان روانه سینماها شد و به یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل شد. در واقع لوکاس از درآمد 350 هزار دلاری کارگردانی این فیلم گذشت و در عوض طی سالهای بعد، حدود 5 میلیارد دلار از فروش مستقیم فیلم، دنبالهها، سریال و محصولات مرتبط کسب درآمدکرد.
قطعا لوکاس برای اتخاذ این تصمیم که برای او به معنای میلیاردها دلار درآمد بیشتر از مبلغ قرارداد اولیه بود، اصول تصمیمگیری خوب را بهکار گرفته بود. او که به خوبی میدانست چه فیلمی را تولید کرده قطعاً این تصمیم را صرفا بر اساس غریزه اتخاذ نکرده بود.
اکنون که نتیجه تصمیمات عادی و تصمیمات اثر بخش را میبینیم، بگذارید به مراحل اصلی تصمیمگیریهای اثر گذار نگاهی بکنیم.
تصمیمگیری مفید و اثرگذار چه مراحلی دارد؟
مراحل تصمیمگیری به طور کلی شامل چندین گام است که به ما کمک میکند بهترین انتخاب را انجام دهیم. در ادامه این مراحل را با ذکر یک مثال توضیح میدهیم:
1. شناسایی مسئله: ابتدا باید مسئله یا مشکلی که نیاز به تصمیمگیری دارد را شناسایی کنیم.
مثال: فرض کنید مسئله این است که میخواهیم شغلی جدید انتخاب کنیم.
2. جمعآوری اطلاعات: با توجه به دانش، توانایی، تجربه(حتی اندک)، علاقه و ارزشهایی که به آنها اعتقاد داریم، اطلاعات مربوط به فرصتهای شغلی محتمل را جمعآوری میکنیم.
مثال: در مورد شرکتهای مختلف، موقعیتهای شغلی و مزایا و معایب هر کدام شروع به تحقیق میکنیم.
3. شناسایی گزینهها: گزینههای مختلفی را که در دسترس است، شناسایی میکنیم.
مثال: با توجه به توانایی و ارزشهای خود، دوستان و آشنایانی که میتوانند ما را معرفی کنند یا فرصتهای شغلی که در صفحات کاریابی یا آگهیهای فرصت شغلی پیدا کردهایم، ممکن است چند فرصت کاری برای خود شناسایی و مشخص کنیم.
4. ارزیابی گزینهها با توجه به معیار و نتیجه احتمالی: هر یک از گزینهها را بر اساس معیارهای مهم خود یا نتایجی که میتواند برای ما داشته باشد ارزیابی میکنیم.
مثال: نوع کار، مزایا، حقوق، محیطکاری، سهولت رفت و آمد، نتایج درازمدت، فرصتهای پیشرفت و اولویتهای خود را در هر شرکت یا فرصت شغلی بررسی میکنیم. مثلاً، ممکن است یکی از اولویتهای ما مفید بودن شغلمان برای مردم و جامعه باشد، یعنی به نتایجی که فعالیت ما برای جامعه و مردم خواهد داشت اهمیت بدهیم.
5. انتخاب بهترین گزینه: با توجه به اولویت و ارزشهای فردی و نتایج احتمالی، بهترین گزینه را انتخاب میکنیم.
مثال: تصمیم میگیریم که پیشنهاد شغلی شرکت الف را بپذیریم، زیرا با اهداف، اولویتها و نیازهای ما بیشترین تطابق را دارد.
6. اقدام: تصمیم خود را عملی میکنیم.
مثال: به شرکت الف اطلاع میدهیم که پیشنهاد شغلی آنها را پذیرفتهایم، مراحل استخدام را طی کرده کار را شروع میکنیم.
7. بازبینی و ارزیابی: پس از اجرای تصمیم، نتایج آن را بررسی و ارزیابی میکنیم.
مثال: پس از چند ماه کار در شرکت الف، ارزیابی میکنیم که آیا این شغل به انتظارات ما پاسخ داده است یا خیر.
چرا نمیتوانیم خوب تصمیم بگیریم؟
با نگاهی به ویژگیهای تصمیمات خوب و بد درمییابیم که با افزایش کدام مهارت یا اصلاح کدام عادات میتوانیم تصمیمات بهتری انخاذ کنیم. توجه به ویژگیهای تصمیمات خوب و بد به ما کمک میکند گزینههای بهتری انتخاب کرده، شرایط بهتری پیش روی خود فراهم آوریم. در اینجا برخی ویژگیهای تصمیمات بد و خوب را با ذکر مثال آورده و برای پرهیز از تصمیمات نامطلوب راهکارهایی ارائه میکنیم.
تصمیمات خوب و بد چه ویژگیهایی دارند؟
تصمیمات خوب و بد ویژگیهای خاصی دارند که میتوانند تأثیرات مثبت یا منفی بر زندگی ما داشته باشند. در ادامه، این ویژگیها را با ذکر مثال توضیح میدهیم:
ویژگیهای تصمیمات بد
1. عجله در تصمیمگیری: تصمیمات بد اغلب با عجله و بدون بررسی کافی اتخاذ میشوند.
مثال: بدون بررسی کامل، گوشی موبایل گرانقیمت میخریم و بعد متوجه میشویم که مدل بهتری با قیمت کمتر وجود داشته است.
راهکار: همواره به خاطر داشته باشیم که برای تصمیمگیری زمان کافی اختصاص دهیم و ابعاد مختلف مسئله را بررسی کنیم.
2. تصمیمات هیجانی: نوع دیگری از تصمیمات نامناسب، تصمیماتی هستند که بر اساس هیجانات، مانند ترس، خشم، غم یا حتی شادی، در زمان اوج احساسات و بدون بررسی کافی اتخاذ میشوند.
مثال: پس از یک مشاجره لفظی، تصمیم میگیریم که دوست خود یا محل کار خود را برای همیشه ترک کنیم.
راهکار: برای خود بنویسیم و به خود یاد آوری کنیم که زمان غلیان هیجان و احساسات، زمان تصمیمگیری نیست و حتی اگر دیگران در این شرایط از ما انتظار دارند تصمیم بگیریم، با خارج شدن از فضای مشاجره و زمان خریدن، تصمیمگیری را به بعد موکول کنیم. مثلا، با بهرهگیری از مهارتهای خروج از مشاجره، به دوست، همکار یا رییس خود اعلام کنیم “من الان نمیخواهم این گفتگو را ادامه دهم”، یا “لازمست در اینباره فکر کنم”. با این روش زمانی را بدست میآوریم که طی آن بتوانیم خود را آرام کرده، با طی مراحل تصمیمگیری، جوانب مختلف شرایط را سنجیده، تصمیم معقولی اتخاذ کنیم.
3.تأثیرات کوتاهمدت: تصمیمات بد اغلب تنها تأثیرات کوتاهمدت را در نظر میگیرند.
مثال: تصمیم میگیریم برای تعطیلات به سفری گرانقیمت برویم و تمام پسانداز خود را خرج میکنیم، بدون اینکه به نیازهای مالی آینده خود فکر کنیم.
راهکار: خود را درآینده پس از اجرا شدن آن تصمیم عجولانه فرض کنیم و ببینیم که آیا از نتیجه تصمیم خود رضایت کافی داریم یا خیر.
4. عدم مشورت با متخصصین: در تصمیمات بد، نظرات و تجربیات کارشناسان نادیده گرفته میشوند.
مثال: بدون مشورت با متخصصان، تصمیم میگیریم سرمایهگذاری بزرگ انجام دهیم و بعد از مدتی متوجه میشویم که این سرمایهگذاری اشتباه بوده است.
راهکار: مواردی را که با مشورت متخصص و بدون مشورت متخصص تصمیم گرفتهایم، بررسی کنیم. برای هر تصمیم به کارشناسان بیطرف رجوع کرده اظهارات آنها را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهیم. معمولا کارشناسان هر عرصه، دانش و تجربهای در اختیار دارند که در دسترس سایر افراد نیست.
ویژگیهای تصمیمات خوب
1.اطلاعات کامل و دقیق: تصمیمات خوب بر اساس اطلاعات کامل و دقیق اتخاذ میشوند.
مثال: تصمیم میگیریم خانه بخریم و قبل از خرید، تمام جزئیات مربوط به محله، قیمت، شرایط وام و وضعیت خانه را بررسی میکنیم
2. ارزیابی دقیق گزینهها: در تصمیم خوب تمام گزینههای موجود به دقت ارزیابی میشوند.
مثال: قبل از انتخاب یک دانشگاه برای ادامه تحصیل، تمام دانشگاههای ممکن را از نظر رتبه، رشتههای تحصیلی، هزینهها و امکانات بررسی میکنیم.
3. توجه به تأثیرات بلندمدت: تصمیمات خوب تأثیرات بلندمدت را در نظر میگیرند.
مثال: تصمیم میگیریم به جای خرید یک ماشین لوکس، پول خود را در سرمایهگذاری بلندمدت قرار دهیم که در آینده سود بیشتری برای ما دارد.
4. توجه به اولویتها و ارزشهای فردی: تصمیم خوب با توجه به معیارها و ارزشهای خود ما اتخاذ میشود.
مثال: دوست ما که دوست خوبی هم هست، اصرار دارد اتومبیلی را خریداری کنیم که با سلیقه، یا شرایط زندگی ما هماهنگی ندارد. با بهرهگیری از مهارتهای “نه گفتن” به اصرار او پاسخ مثبت نداده، با بررسی، مطالعه، در نظر گرفتن معیارهای خود و بهرهگیری از نظر متخصصان تصمیم بهتری اتخاذ میکنیم.
5.مشورت با متخصصان: در تصمیمات خوب، از نظرات و تجربیات افرادی که تجربه مربوطه را دارند، بهره میگیریم.
مثال: قبل از شروع یک کسب و کار جدید، با کارآفرینان یا کسانیکه در آن کار موفق بودهاند، مشورت میکنیم و از تجربیات آنها بهرهمند میشویم.
اهمیت و نقش مهارت تصمیمگیری در محیط کار
تصمیمگیری در محیط کار اهمیت زیادی دارد و میتواند تأثیرات گستردهای بر عملکرد و موفقیت سازمان داشته باشد. در ادامه، اهمیت تصمیمگیری در محیط کار را با ذکر مثال توضیح میدهیم:
1. بهبود بهرهوری و کارایی
تصمیمگیریهای صحیح میتوانند بهرهوری و کارایی را در سازمان افزایش دهند.
مثال: فرض کنید مدیر یک شرکت تولیدی تصمیم میگیرد از تکنولوژیهای جدید برای بهبود فرآیند تولید استفاده کند. این تصمیم میتواند منجر به کاهش زمان تولید و افزایش کیفیت محصولات شود، که در نهایت بهرهوری شرکت را افزایش میدهد.
2. حل مشکلات و چالشها
تصمیمگیریهای مؤثر به حل مشکلات و چالشهای پیشروی سازمان کمک میکنند.
مثال: یک تیم فروش با کاهش فروش مواجه است. مدیر تیم تصمیم میگیرد که سازوکار بازاریابی جدیدی را اجرا کند که شامل تبلیغات آنلاین و تخفیفهای ویژه است. این تصمیم میتواند به جذب مشتریان جدید و افزایش فروش کمک کند.
3. استفاده بهینه از منابع
تصمیمگیریهای خوب به استفاده بهینه از منابع مالی، انسانی و زمانی کمک میکنند.
مثال: مدیر یک پروژه تصمیم میگیرد که وظایف را به صورت مؤثر بین اعضای تیم تقسیم کند و از ابزارهای مدیریت پروژه استفاده کند. این تصمیم باعث میشود که پروژه در زمان مقرر و با هزینه کمتر به پایان برسد.
4. افزایش رضایت و انگیزه کارکنان
تصمیمگیریهای صحیح میتوانند رضایت و انگیزه کارکنان را افزایش دهند.
مثال: مدیر یک شرکت تصمیم میگیرد که برنامههای آموزشی و توسعه حرفهای برای کارکنان برگزار کند. این تصمیم باعث میشود که کارکنان احساس ارزشمندی کنند و انگیزه بیشتری برای کار داشته باشند.
5. پیشبرد اهداف سازمانی
تصمیمگیریهای مؤثر به دستیابی اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سازمان کمک میکنند.
مثال: مدیر یک استارتاپ تصمیم میگیرد که به بازارهای جدید وارد شود و محصولات جدیدی را معرفی کند. این تصمیم میتواند به رشد و توسعه سریعتر شرکت کمک کند.
این مثالها نشان میدهند که تصمیمگیریهای صحیح و مؤثر میتوانند بر عملکرد و موفقیت سازمانها و شرکتها تأثیرات مثبت زیادی داشته باشند.
کتابهایی برای افزایش مهارت تصمیمگیری
انتشارات آریاناقلم در زمینه ارتقای مهارت تصمیمگیری دو کتاب منتشر کرده که محتوای کاربردی را در اختیار مخاطبان علاقمند قرار میدهد. اگر مایل هستید تصمیماتی جدید اتخاذ کرده، شرایط زندگی یا کار خود را تغییر دهید، پیشنهاد میکنیم دو کتاب «چگونه تصمیم بگیریم»، نوشته آنی دوک با ترجمه مریم اصغرپور و «تصمیمگیری» نوشته دانشکده کسبوکار هاروارد، با ترجمه مجید کرمی را مطالعه کنید.
کتاب «چگونه تصمیم بگیریم» حول محور تصمیمگیری اثربخش میچرخد و فرآیند تصمیمگیری را با تمرین به خواننده آموزش میدهد. در این کتاب، آنی دوک برخی از سوگیریهای شناختی و مشکلات رایج افراد را هنگام تصمیمگیری فهرست کرده و ابزارها و نکاتی را برای کاهش این مشکلات ارائه مینماید.
بسیاری از ما هنگام بررسی راهحلهای مختلف برای مشکلاتی که پیش روی خود داریم فهرست مزایا و معایب را بهکار میگیریم. در این کتاب معلوم میشود که این رویکرد کامل نبوده، لازمست نحوه فکر کردن، کار کردن و در نهایت تصمیمگیری در مورد راهحل مشکلات خود را ارتقا دهیم.
این کتاب با تمرینهای عملی به ما کمک میکند تصمیمات مهم گذشته را تحلیل کرده و اشکالات احتمالی تصمیمات آینده را برطرف کنیم. کتاب در مسیر رسیدن به نتیجه بهتر و افسوس خوردن کمتر، ما را یاری میکند.
کتاب “تصمیمگیری” از مجموعه هاروارد، بیشتر برای مدیران تدوین شده و برای چالشهای رایجی که هر روز در محل کار با آنها روبرو هستند، راهحلهای فوری ارائه میدهد. این کتاب بخشی از یک مجموعه است که هر یک از کتابهای آن ابزارهای مفید، خودآزمایی و مثالهای زندگی واقعی را شامل میشود تا به ما کمک کند طی فرآیند تصمیمگیری نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و مهارتهای انتقادی خود را تقویت کنیم.
این کتاب برای اتخاذ تصمیمات اثربخش، فرایندی چند مرحلهای را معرفی میکند، که عبارتند از: شناخت موانع تصمیمگیری، ارائه و ارزیابی راهحلهای مختلف، اعلام تصمیمنهایی به سایر افراد و به اجرا درآوردن تصمیم.
منابع:
- کتاب «چگونه تصمیم بگیریم»، نوشته آنی دوک، ترجمه مریم اصغرپور
- کتاب «تصمیمگیری»، نوشته دانشکده کسبوکار هاروارد، ترجمه مجید کرمی
https://www.imdb.com/title/tt0454921/reviews/
https://www.umassd.edu/media/umassdartmouth/fycm/decision_making_process.pdf
نوشتهٔ مریم عرضی